- ابن الامام(اِ نُلْ اِ)
نام معزمی که بزمان معتضد خلیفه میزیسته و بطریقۀ محموده با اسماء خدای جل اسمه عزائم می کرده. (ابن الندیم)
معنی ابن الامام - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
راهگذری (ترجمان القران) راه نشین رهگذری: ابن السبیل راهگذاری است اگر توانگر باشد و اگر درویش بحکم مهمانی بتو فروآید... در اصطلاح فقیهان مسافری که در شهر خود توانگر است لیکن در سفر بی زاد و راحله مانده است و توانایی رفتن بخانه خود را ندارد. به چنین کس زکات میتوان داد، جمع ابناالسبیل
